نورا نورا ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

نورا عشق مامان و بابا

جواب آمنیوسنتز

بالاخره روز 25 خرداد از آزمایشگاه ژن تماس گرفتن و خبر سلامتی فندوق مارو دادن و اینکه فندوق ما یه پرنسس کوچولوی خوردنی ناز جیگر مامان باباشه.اونروز دقیقا مصادف شد با رفتن تیم فوتبال به جام جهانی و یه روز خاطره انگیز شد باسه ما خدای شکرت شکرت که پرنسس ما صحیح و سالمه   اینم یک لینک برای اشنایی بیشتر با امنیو سنتز http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%86%D8%AA%D8%B2 ...
14 تير 1392

پرنسس ما

٢٩ خرداد مامان و بابا رفتن مطب خانم دکتر جمال که هم جواب آزمایش رو ببینه و هم سونوگرافی انجام بده .خانم دکتر وضعیت کلی پرنسس و بررسی کرد کلی ما قربون صدقش رفتیم و گفت که همه چی خوبه و قرار شد 1 ماه دیگه هم برای سونوگرافی سه بعدی بریم.فندوق ما همیشه در حال مکیدن انگشتشه  قربونش بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ...
14 تير 1392

دومین مسافرت ما با پرنسس

٤ تیر دومین مسافرت ما با پرنسس به همراه پدر بزرگ و مادربزرگش انجام شد.رفتیم شمال چون پدربزرگ پرنسس سخنرانی داشت و مارو هم با خودش برد.هوا بسیار عالی بود و مامان و بابا کلی استراحت کردند .تازه مامانی کلی بهش خوش گذشت.اما تو راه برگشت 8 ساعت توی راه بودیم و پرنسس ما جاش یکمی ناراحت شده بود اما از اونجا که خیلی خانم و باوقاره به خاطر مامانیش تحمل کرد خدایا شکرت به خاطر سلامتی پرنسس ...
12 تير 1392

استرس مامان و بابی فندوق

٢ هفته پیش که مامان فندوق آزمایش امنیوسنتز و انجام داد و ما منتظر جواب هستیم.روزهای سختی و میگذرونیم و همش منتظریم که از نسل امید به ما زنگ بزنن و خبر سلامتی فندوق و بدن.امیدوارم همه مامان و باباها که مثل مامنتظرن به زودی خبرهای خوب بشنون و از ته دل شاد بشن.آمین ...
23 خرداد 1392

مامانی سرش خیلی شلوغه

اینروزها مامان فندوق توی اداره سرش خیلی شلوغه همش مجبوره گزارش تهیه کنه بعضی وقتها هم حرص بخوره اما بابا هیسا همش دعواش میکنه میگه مواظب فندوق من باش ...
22 خرداد 1392

اولین مسافرت 3 نفره

اولین مسافرت سه نفره ما توی تعطیلات خرداد انجام شد.رفتیم شمال.هوا خیلی خوب بود.فندوق مامان هم حالش خوب بود هرازگاهی تکون می خورد.من اونجا همش پی انتخاب اسم قشنگ باسه فندوقی بودم اخرش هم به نتیجه نرسیدم.آخه جیگر مامان هر اسمی و دوست نداره ...
22 خرداد 1392

دنیای زیبا

                                                                      دوست خوب من  امروز بهت ..میگم هنوز هم خورشيد  هر روز میآد و با دستهای پر از نورش شب سياه رو می بره.. بما میگه  سیاهی ها ونا امیدی ها رفتنی هستند ...پس بلند شو وروز را با سلام اغاز کن  سلام به خداوند ..سلام به عزی...
5 خرداد 1392